رقیبان رحمتی در سال‌های حضور در استقلال متنوع اما سرنوشت همه آن‌ها، مشابه بوده است.

فصل گذشته به نظر می‌رسید که آخرین فصل حضور مهدی رحمتی در استقلال باشد. رکوردشکنی‌های حسینی و حضور کادرفنی خارجی همه مانند اتفاقاتی بود که رحمتی را به راهی که سال‌ها با آن مقابله کرده بود نزدیک می‌کرد. حسینی، کسی بود که قرار بود که به دوران حضور رحمتی در استقلال پایان دهد و سلطنتش بر دروازه آبی‌ها را شروع کند. او اما حالا به جایی رسیده که پیش از این رقبای رحمتی رسیده‌بودند، مرحله درخواست رضایت‌نامه.


وحید طالب‌لو: او اولین دروازه‌بانی است که وارد رقابت با مهدی رحمتی شد. دروازه‌بانی که برای مقاطعی توانست نبرد را بر رحمتی پیروز شود اما این پیروزی دائمی نبود. طالب لو هم شرایطی مانند حسینی داشت. او در لیگ پنجم وارد رقابت با رحمتی شد با وجود پیشنهاداتی که از صباباطری و چند تیم دیگر داشت اما در نهایت در استقلال ماند. در آن زمان تیتر مصاحبه بابازاده، مربی دروازه‌بان‌های استقلال این بود: «رحمتی می‌ماند، از میان طالب‌لو و توپالوویچ یک نفر را می‌خواهیم.»


همین مصاحبه به خوبی مشخص می‌کرد که نظر کادرفنی استقلال در مورد دروازه‌بان شماره یک چیست. در طول لیگ پنجم طالب‌لو اما در واکنش به نیمکت‌نشینی‌هایش می‌گفت که برای رسیدن به ترکیب اصلی منتظر اشتباه رحمتی نمی‌ماند و کاری می‌کند تا شماره یک استقلال شود. او در لیگ پنجم بیشتر از رحمتی بازی کرد و لیگ ششم، بعد از عملکرد ضعیف رحمتی در دربی فیکس شد. رحمتی بود که راهی مس کرمان شد و طالب‌لو در استقلال ماند. این تصور بوجود آمده بود که طالب‌لو جنگ را از رقیب سنتی‌اش برد اما با بازگشت رحمتی به استقلال در لیگ یازدهم و برتن کردن شماره یک مشخص شد که این پیروزی مقطعی بوده است. طالب‌لو آن فصل از استقلال رفت و لیگ چهاردهم بعد از جدایی رحمتی برگشت. لیگ پانزدهم که رحمتی دوباره پیراهن استقلال را پوشید، طالب‌لو به شرط پذیرش نیمکت نشینی ماندگار شد اما بعد از یک فصل، دوباره مجبور شد وسایلش را جمع کند و به فولاد برود.


محسن فروزان: اختلاف رحمتی و قلعه نویی، دروازه بان آبی‌ها را راهی پیکان کرد و قلعه‌نویی دروازه‌بان مورد علاقه‌اش یعنی فروزان را به پایتخت آورد. قرارداد طولانی فروزان با استقلال اما بیش از یک‌سال دوام نیاورد. رفتن قلعه‌نویی و بازگشت رحمتی باعث شد تا فروزان لقای ماندن را به عطایش ببخشد و از استقلال جدا شود. او ابتدا قصد ماندن و رقابت با رحمتی را داشت اما بعد از مدتی ترجیح داد وارد این چالش نشده و با وجود شرایط سختی که استقلال برایش گذاشته بود از این تیم جدا شود و به سیاه‌جامگان برود. او هم مثل همه آنهایی که روزی گذرشان به استقلال افتاده است بعد از جدایی از این تیم لفظ «آقایان» به دایره لغات فوتبالی‌اش اضافه شد! او از آقایانی می‌گفت که اجازه ندادند در استقلال بماند. هفته اول لیگ پانزدهم، در بازی استقلال و سیاه جامگان حاضر نشد با رحمتی دست بدهد.


حسین حسینی: لیگ شانزدهم او جانشین وحید طالب‌لو شد و بعد از گذراندن دوران سربازی در ملوان به استقلال برگشت. رحمتی از این جابجایی کاملا راضی بود. حسینی آنقدر جوان بود که کوچکترین خطری نمی‌توانست برایش رحمتی ایجاد کند. به همین دلیل رابطه آنها در استقلال با خوبی و خوشی آغاز شد. اما بر خلاف تصور، حسینی خیلی زود به نیمکت نشینی در همه مسابقات اعتراض کرد و بعد از ناکامی استقلال در نیم فصل اول، برای چند هفته به ترکیب اصلی رسید. لیگ هفدهم حسینی زودتر فیکس شد و با حمایت‌های منصوریان و بعد از آن اعتماد شفر رکورد کلین شیت در تاریخ فوتبال ایران را شکست و به نظر می‌رسید که او باعث جدایی دوباره رحمتی شود. در میانه راه اما قصه عوض شد. بعد از این که رکورد حسینی شکست، بعضی از واکنش‌های احساسی او در زمین و خارج از زمین و مهم تر از همه آمادگی چشم‌گیر رحمتی باعث شد تا همه چیز به همان حالت سابق برگردد، حسینی نیمکت‌نشین شد و مهدی رحمتی شماره یک. داستانی که این فصل تا هفته هشتم لیگ و تمام مسابقات آسیایی و حذفی ادامه پیدا کرده و حالا این حسینی‌ است که درخواست رضایت‌نامه و جدایی را مطرح کرده است. همان نقطه‌ای که بقیه رقیبان شماره یک پیش از این به آن رسیده بودند.


این سه نفر، جدی‌ترین رقیبان رحمتی در استقلال بوده‌اند اما او در تیم‌های دیگر هم این رقابت را تجربه کرده که تمامی آنها سرنوشتی مشابه داشته است. رحمان احمدی در سپاهان شاید جدی‌ترین رقیب رحمتی بود. دروازه‌بانی که یک فصل را با او در سپاهان گذراند اما فصل بعد رفتن را به ماندن ترجیح داد و راهی پرسپولیس شد. البته احمدی در تیم ملی جای رحمتی را گرفت تا به نوعی انتقام جدایی‌اش از سپاهان را گرفته باشد. در مس کرمان هم عباس محمدی قرار بود رقیب رحمتی باشد. او با آمدن دروازه بان استقلال اما به سپاهان رفت و با جدایی‌اش به کرمان بازگشت تا وارد چالش این رقابت از پیش باخته نشود.